{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
یادم باشد که درست به همان اندازه که مشتاق موفقیت خود هستم مشتاق موفقیت دیگران نیز باشم...!!!!
یادم باشد که تصور از خود نبک باشد و این را به جهان اعلام کنم "نه با صدای بلند بلکه با کردار نیک"...!!!
یکی از فانتزیهام اینه که یه رستوران بزنم ، رو همه میزهاش یک زیر سیگاری بزارم و یه تابلو گنده هم بزنم که : خواهشمند است از کشیدن سیگار در این محل اکیدا لذت ببرید
مردها هم بغض ميكنند بعد لبخند تقلبي ميزنند و در جيبهايشان به دنبال فندك ميگردند... یه واقعیتیه.....
سلامتی اونی که هیچوقت حالمونو نمی پرسه چون میدونه حال و روز ما که پرسیدن نداره
بین این همه که جان آدم را به لب میرسانند... نام عراییل بد در رفته است!
اخلاق سگیتو به جون میخرم اگه مرامتم مثل سگ باشه…!!
یه لحظه گوش کن خدا . جدی میگم . نه شکوه هست نه گلایه !!! � تو این دنیا . . . حال خیلی ها اصلا خوب نیست . � یه دستی به زندگیشون بکش . لطفا
بعد از هر بحث و بگو مگویی ،اونی که اول معذرت خواهی کنه ، شجاع ترینه اونی که اول میبخشه ، قوی ترینه و اونی که زودتر فراموش میکنه ، خوشبخت ترینه
ما، بیخود ز خودیم و از خداییم...........................
آن روزها... دستان کوچکم میان آن همه سیاهی به سیاهی چادرت گره میخورد و گم نمیشدم... این روزها... بین این همه رنگ دیگر گم نمیشوی...زود پیدایت میکنم اما... اینجا انگار همه، چیـزی گم کرده اند...
بانوی مهربان ایران من!بعید می دانم مقابل نگاه مردم دیار و شهر و میان کوچه و بازار و محله هایش کسی با پوشیدن «ساپورت» در روز رستاخیز نیز «support» شود!انتخاب با تو است
همـیـشــه در انـتــظار معـجــزه بـاشـیــد، زیــرا خــود نیــز یکــی از معجــزات هستـیــد. "آنـتـونـی رابـیـنـز"
خواستم دل بکنم... نمی گویم نشد... اتفاقا شد! من کنده شدم!!! این روزها اما... بدون دل پرسه میزند بدنم...!
همیشه یکی هست که در اوج نا امیدی،بتوان بر او تکیه کرد... بتوان از او امیدواری گرفت... بتوان او را مهم خطاب کرد و او را همیشگی دانست...
اگر به من بگويی هشتاد بار دور دنيا بچرخ ميگويم : هشتاد بار دور مادرم ميچرخم چون مادرم دنيای من است
یادم باشد که درست به همان اندازه که مشتاق موفقیت خود هستم مشتاق موفقیت دیگران نیز باشم...!!!!
یادم باشد که تصور از خود نبک باشد و این را به جهان اعلام کنم "نه با صدای بلند بلکه با کردار نیک"...!!!
یکی از فانتزیهام اینه که یه رستوران بزنم ، رو همه میزهاش یک زیر سیگاری بزارم و یه تابلو گنده هم بزنم که : خواهشمند است از کشیدن سیگار در این محل اکیدا لذت ببرید
مردها هم بغض ميكنند بعد لبخند تقلبي ميزنند و در جيبهايشان به دنبال فندك ميگردند... یه واقعیتیه.....
سلامتی اونی که هیچوقت حالمونو نمی پرسه چون میدونه حال و روز ما که پرسیدن نداره
بین این همه که جان آدم را به لب میرسانند... نام عراییل بد در رفته است!
اخلاق سگیتو به جون میخرم اگه مرامتم مثل سگ باشه…!!
یه لحظه گوش کن خدا . جدی میگم . نه شکوه هست نه گلایه !!! � تو این دنیا . . . حال خیلی ها اصلا خوب نیست . � یه دستی به زندگیشون بکش . لطفا
بعد از هر بحث و بگو مگویی ،اونی که اول معذرت خواهی کنه ، شجاع ترینه اونی که اول میبخشه ، قوی ترینه و اونی که زودتر فراموش میکنه ، خوشبخت ترینه
ما، بیخود ز خودیم و از خداییم...........................
آن روزها... دستان کوچکم میان آن همه سیاهی به سیاهی چادرت گره میخورد و گم نمیشدم... این روزها... بین این همه رنگ دیگر گم نمیشوی...زود پیدایت میکنم اما... اینجا انگار همه، چیـزی گم کرده اند...
بانوی مهربان ایران من!بعید می دانم مقابل نگاه مردم دیار و شهر و میان کوچه و بازار و محله هایش کسی با پوشیدن «ساپورت» در روز رستاخیز نیز «support» شود!انتخاب با تو است
همـیـشــه در انـتــظار معـجــزه بـاشـیــد، زیــرا خــود نیــز یکــی از معجــزات هستـیــد. "آنـتـونـی رابـیـنـز"
خواستم دل بکنم... نمی گویم نشد... اتفاقا شد! من کنده شدم!!! این روزها اما... بدون دل پرسه میزند بدنم...!
همیشه یکی هست که در اوج نا امیدی،بتوان بر او تکیه کرد... بتوان از او امیدواری گرفت... بتوان او را مهم خطاب کرد و او را همیشگی دانست...
اگر به من بگويی هشتاد بار دور دنيا بچرخ ميگويم : هشتاد بار دور مادرم ميچرخم چون مادرم دنيای من است
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}